loading...
فریاد سکوت
سیمین بازدید : 1 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
با سلام خدمت همکاران عزیز.با توجه به شروع بازدیدهای دورهای نسبت به تکمیل وانجام فعالیتهای موارد ذکر شده در فرمهای ارزیابی اقدام فرمایید


سیمین بازدید : 2 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

بوی پاییـــز می آید

بوی دلتنگـــــی های بیشتر

بوی دلســــردی ،

بوی رویا های ندیده

بوی عشق

مستی های پنهان !

بوی آرزو ،

بوی تنهاییــــــــــ

بوی باران؛

بوی خواستن و نتوانستن

بوی رفتــــن می آید،

بوی ماضی هایی که هیچوقت حــــــال نشد .

و همیشه استمراری بود

دلتنگ پاییزهایی هستم که تو کنارم بودی

کاش تو هم با پایـــــــــــیز  می آمدی......

 

 


سیمین بازدید : 18 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمان الرحيم

نمي دانم چرا آقاي نوري زاد گرامي شبهات بهائيان را تمام و كمال در وبسايت خويش قرار مي دهد اما پاسخ هاي اين حقير را كه حركتي نيست جز پاسخ به توهمات بهائيان در وبسايت خوبش قرار نمي دهد نمي دانم شايد اين حركت هم در جهت امتداد بوسيدن پاي بهائيان براي جلب نظر ايشان و دلجوئي از ايشان باشد جوابيه زير پاسخ به شبهات فردي است به نام بردبار كه آقاي نوري زاد آن را حذف كردند

 

بردبار گرامي با تشكر از اظهار نظر جنابعالي

لازم است خدمتتان عرض كنم در بهائيت يك اصل است تحت عنوان  اصل رعايت حكمت و آن ورژن جديد همان دروغ است كه مطرح مي كنند شما بعنوان يك بهائي مي توانيد به خودتان حق بدهيد جهت رسيدن به اهداف تبليغيتان به مخاطب دروغ بگوييد تا وي ظرفيت شنيدن مطالب شما را پيدا كند  سپس اصل عقايد براي وي مطرح شود نام ديگر اين روند را بهائيان به اين عبارت موسوم نموده اند "" پروسه تبليغ امري است تدريجي ""

جناب بردبار اول دروغ باب براي رسيدن به اهداف شوم خويش ادعاي بابيت بود چنانچه خودش در كتاب دلائل السبعه كه 5 سال پس از قيوم الاسماء نگاشته مي گويد من به دروغ در ابتداي امر به ملا حسين بشرويه گفتم من باب هستم اگر مطالعه نفرموده اييد متن دقيق اعتراف باب مبتني بر دروغ بودن بابيت خويش را خدمتتان تقديم مي كنم :

 ""ونظر كن در فضل حضرت منتظر كه چقدر رحمت خود را در حق مسلمين واسع فرموده تا آنكه آنها را نجات دهد مقامى كه اوّل خلق است ومظهر ظهور آيهء انى انا الله چگونه خود را باسم بابيت قائم آل محمّد ظاهر فرمود وباحكام قرآن در كتاب اوّل حكم فرمود تا آنكه مردم مضطرب نشوند از كتاب جديد وامر جديد وببينند اين مشابه است با خود ايشان لعلّ محتجب نشوند وبآنچه از براى آن خلق شده اند غافل نمانند 0 منتخبات آيات از آثار حضرت نقطهء اولی - فصل چهارم مستخرجاتى از دلائل السّبعه 82 90 ""

http://reference.bahai.org/fa/t/tb/SWB/swb-88.html#pg84

بردبار گرامي مطلب فوق نه از كتاب رديه است نه از منابع دست چندم متن بالا دقيقا از سايت رسمي بهائيان خدمتتان تقديم شد

لذا باب خودش اعتراف مي كند كه وي به دروغ گفته كه من باب هستم در حالي كه وي اصلا باب تشريف نداشته است .

بردبار گرامي فكر كنم مطلب بعدي برايت و براي ديگراني كه با عقيده دست ساخته بشري ( بهائيت و بابيت ) آشنائي داشته باشند تعجب بر انگيز باشد و آن اين است كه :

باب به دروغ ادعاي قائميت و پيامبري را مطرح كرده بود بله بردبار گرامي اگر قدري در آثار امري دقت فرماييد دومين دروغ باب كه براي رسيدن به اهداف شوم خويش در نظر گرفته بود ادعاي قائميت و پيامبري وي است حتما ابو الفضائل ميرزا ابو الفضل گلپايگاني را مي شناسي كسي كه به فرمان عبد البهاء كتاب كشف الغطاء را در بي حيثيت كردن مستر براون بابي و ازلي نگاشت و هر چه توانست در اين كتاب باب و آيين باب را تحقير كرده است  :

وي كه اعظم مبلغين بهائيه است در كتاب فرائد در صفحه 124 مي گويد:

 « و هم چنين در ظهور نقطه اولي درحيني كه اهل اسلام جز لقب قائم و مهدي نمي دانستند حضرتش به امر الله و اذنه به القاب فخيمه باب و نقطه اولي و رب اعلي امتياز و اشتهار يافت لهذا اتباع آن حضرت وجود مقدسش را جز به اين القاب نمي خوانند و حضرتش را به وصف امامت و نبوت موسوم و موصوف نمي دانند »آه.

بردبار گرامي بهائي عزيز در متن بالا جناب ابو الفضائل به پيروي از سخنان باب و بهاء الله فاتحه اداي قائميت و نبوت جناب باب را خواند و پس از اين جملات آيا ديگر جائي براي سخن شما باقي مي ماند كه :

"""" یک آیه در قرآن وجود دارد که مسلمین فکر میکنند که دین اسلام آخرین دین و خاتمیت به حضرت محمد ختم میشود در صورتیکه کلمه(خاتم )با فتحه است نه کسره ولی ما قبول داریم که خاتم النبیین است و بعد از نبی امامت آمد چرا چون حضرت محمد برادر و فرزند ذکوری نداشتند طبق نص صریح قرآن سوره مریم آیه ۵۳ میفرماید ما به برادر موسی هارون از روی رحمت مقام نبوت بخشیدیم در سوره احزاب آیه ۴۰ فرموده محمد پدر هیچیک از شما نیست و محمد رسول الله و خاتم النبیین است و بجای نبوت امامت آمد.در قران ایات متعددی وجود دارد که نوید به آمدن پیامبران میباشد برای مثال سوره الاسراء آیه ۷۷ میفرماید این سنت ما در پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم و هر گز برای سنت ما تغییر و دگرگونی نخواهد یافت. """"

جناب بردبار اميدوارم مختصري بيشتر در آثار امري مطالعه نماييد تا مجددا مرتكب اينگونه اشتباهات فاحش نگرديد گرامي شما بهتر درك مي كنيد كه معني سوره احزاب آيه 40 چيست يا جناب بهاء الله اگر مقداري انصاف در شما باشد بلا فاصله پس از ديدن اين متن كه جناب بهاء الله ارائه كرده دست به كيبورد برده و از اظهارات خويش اظهار ندامت مي كرديد و بيانات خويش را تصحيح مي كرديد جناب بهاء الله به صراحت در متن زير اعتراف مي كند كه خاتم به معناي پايان مي باشد مگر اينكه جناب بردبار عزيز خويش را از جناب بهاء الله اعلم بداند :

"در قرآن سورة الاحزاب محمد رسول الله را خاتم النّبیین فرموده جمال مبارک جلّ جلاله در ضمن جمله مزبوره میفرمایند که مقام این ظهور عظیم و موعود کریم از مظاهر سابقه بالاتر است زیرا نبوت بظهور محمد رسول الله که خاتم النبیین بود ختم گردید و این دلیل است که ظهور موعود عظیم ظهورالله است و دوره نبوت منطوی گردید زیرا رسول الله خاتم النَبیین بودند" (رحیق مختوم، قاموس لوح مبارک قرن - ذیل عبارت "از ختمیت خاتم مقام این یوم"، مؤسّسه ملّى مطبوعات امرى 130 بدیع، جلد 1، صفحه 106 – صفحه 78 چاپ قدیمی).

آقاي بردبار گرامي يك بار ديگر در اين جمله جناب بهاء الله دقت كن

"" دوره نبوت منطوی گردید زیرا رسول الله خاتم النَبیین بودند ""

بهائي گرامي اميدوارم دقيقا مفهوم رعايت حكمت در تبليغ را درك كرده باشيد اينكه پروسه تبليغ تدريجي است يعني همين عزيز بهائي الان شما نيز در حال رعايت حكمت هستي زيرا اصلا بهائيان اعتقاد به نبوت جناب باب و بهاء الله ندارند ولي اگر اصل ادعا را مطرح كنند همه نسبت به اين ادعا سخيف واكنش نشان مي دهند بردبار گرامي واقعا مي داني ادعاي اصلي جناب باب و بهاء الله چيست ؟ چون اين نوشتار به طول مي انجامد اگر جنابعالي مستند ادعاي باب و بهاء الله را مطرح كرديد من نيز به نقد آن خواهم پرداخت .

ضمنا راجع به آيه :

(32) السجدة : 5 يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ في‏ يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون‏

فرموده بوديد كه : " قای ناصرالدین ما باید برادریمان را ثابت کنیم بعد دنبال ارث باشیم طبق سوره سجده آیه ۵ مدت دیانت اسلام ۱۰۰۰سال است و موعود اسلام ظاهر میشود حضرت باب اول گفت من باب هستم بعد گفته من قایم آل محمد هستم و بعد خداوند به او مقام پیامبری داد اگر در این موضوع شک دارید قران را بیشتر مطالعه کنید اگر به اشکال برخوردید من به شما سوره و آیه مربوطه را خواهم گفت. هر جمله ای که به دیانت بهایی نسبت دهید در قران نوشته شده "

من هر چه در اين آيه دقت كردم هيچ ربطي بين اين آيه و ادعاي جنابعالي پيدا نكردم اگر بيشتر توضيح دهيد متشكر مي شوم زيرا از وقتي كه به آسمان بازگشت مي شود هزار سال طول مي كشد حتي اگر مصداق آيه با فرمايش شما تطبيق كند پروسه نسخ از شروع تا پايان هزار سال بطول مي انجامد يعني زمان ظهور مظهر بعدي هزار سال پس از شب پنجم جمادي الاولي سال 1260 خواهد بود البته در اين ادعا تناقضات فرواني است كه اگر جنابعالي دقيقتر فرمايشاتتان را مرقوم بفرماييد پاسخگو خواهم بود در پايان از نوري زاد گرامي براي فراهم كردن اين كرسي آزاد انديشي براي تبادل افكار متشكرم

ضمنا در همين موضوع اگر مايل بوديد مطالبي را در ميان بهائيان مطرح كرده ام كه جالب است بشنويد البته بهائيان گرامي بجاي پاسخ به سخنان مستدل من پاسخي به جز فحاشي نداشتند اميدوارم شما رويه ايشان را در پاسخ به اين حقير دنبال نفرماييد

  http://www.youtube.com/watch?v=sEpm6cOuiig&list=UUs3I0LlSs5lNfAtveClZ7aw

بررسي ادعاي الوهيت باب و بهاء الله و تفاوت اين ادعا با وحدت وجود عرفاء و حكماء

 


سیمین بازدید : 6 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

سلام مهربان.خوش آمدی

مدارک مورد نیاز جهت عضویت در کتابخانه:


۱-تکمیل فرم عضویت

یک قطعه عکس ۴*۳ پشت نویسی شده

۲- فتوکپی کارت ملی

۳- مبلغ 40000 ریال جهت عضویت یک ساله

به امید دیدار

سلام مهربان.خوش آمدی


سیمین بازدید : 1 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

امروز نیز تعدادی از دانش آموزان از نمایشگاه مرکز بازدید کردند و مسئول مرکز در مورد فعالیتهای مرکز و نمایشگاه برای آنها و معلمشان توضیحاتی داده و برای عضویت در مرکز آنها را ترغیب نمود .همچنین بازی های فکری قرار داده شده در قسمتی از نمایشگاه مورد استقبال بازدید کنندگان قرار گرفت و دانش آوزان با استفاده از خلاقیت خود به ساخت اشکال پرداختند . نمایش فیلم از دیگر برنامه های اجرا شده برای بازدید کنندگان بود .

مربیان مرکز نیز با حضور خود در نمایشگاه یک هفته با کانون در مرکز استان بازدید کنندگان را با طرح های ارائه شده مرکز آشنا نمودند .

 

گزارش فعالیتهای مرکز در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه با توجه به قطع بودن وبلاگ:

برپایی کارگاه نقاشی خیالهای کودکانه و بازدید از نمایشگاه توسط دانش آموزان .

برپایی ایستگاه نقاشی با موضوع زنده باد کودکی زنده باد زندگی - بازدید از نمایشگاه - نمایش فیلم


سیمین بازدید : 1 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
اومدم وبو پاکش کنم...خداییش دلم نیومد....با تموم وجودم واست توش نوشتم ...با این ک میدونم نمیخونی ولی من مینویسم....حد اقلش اینه ک دلم اروم میشه :(

کاش سیمتو عوض میکردی ک شمارشو نداشته باشم...اخه اینجوری شاید دلم واسه بی معرفتیات تنگ شه بهت اس بدم تو هم عصبی شی بهم کنه...یا خفه شو...یا عوضی...منم مث همیشه بغض کنمو اشک تو چشام جم شه....ترکی ک رو قلبم گذاشتی عمیق تر شه...

پریشب یه خاب بد دیدم...خیلی بد ...پا شدم گوشیمو ورداشتم ....هرچی گشتم کسیو پیدا نکردم ک ازش بخام ارومم کنه...بهم بفهمونه ک فقط یه خاب بود...

دیروز دیدمت جلو مدرسه :) بخدا اینقد دلم برات تنگ شده بود میخاستم بدوم بیام سمتت....ولی فقط یه لبخند زدم و تو دلم گفتم چ ناز شده...بعد ب خودم اومدم گفتم حق نداری راجبه ک چیزی ک مال تو نیس اظهار نظر کنی...راه مدرسه همش برام خاطره س بخدا...کاش ترازوئه دیگه اونجا نبود :(

میدونی سهیل ....از اون شب همش ب خودم دلداری میدم میگم که :مگه میشه سهیل دوسم نداشته باشه..مگه میگه عاشقش باشمو واسش مهم نباشم...حتما سهیل بخاطر خودم خاسته دیگه با هم نباشیم...بخاطر کنکورم....خدایا ینی میشه اینجوری باشه :(

امروز روز اول وضیت قرمزم بود خیلی اذیت شدم...نصفش بیشتر مدرسه نبودم.....زنگ اول دینی داشتیم ...شکوفه یه دفتر داره ک توش پر از جمله های غم انگیزه....حوصله کلاس نداشتم داشتم اونو میخوندم... هر کدومشو میخوندم یا راجب تو درست بود یا راجبه خودم....بغض کرده بودم ولی بخاطر دل دردم نبود... اولین باری بود اینقد دلم تورو میخاس :( ....اشکام ک ریخت دیگه بند نیومد ....مهدیس گفت اباجی برم برات مسکن بیارم... سهیل من عاشق دوستامم حق نداشتی بهشون توهین کنی....تنها کسی میفهمید حالم بخاطر دلم این جوری نیس الهه بود

گفتی اگه عشق باشه غرور جایی نداره...عشقمو ک نمیتونم انکار کنم..غرورمو میذارم زیر پام... از ته قلبم از خدا تورو میخام....

خدایا ...

..دلم سهیلو میخاد.... میدونم اینجا نمیای اینارو میگم

سهیل گفتم بدون تو نمیتونم ....تو هم گفتی بدون تو میمیرم...البته زبونم لال....بخدا بدون تو نمیتونم... اصن بدرک ک نمیتونم ....اصن میدونی چیه ...من پدر این دلو در میارم....غلط میکنه ب کسی ک مال خودش نیس دل میبنده ...

هر دفه یه اس میاد برام ...قبل اینکه ببینم چیه ...ارزو میکنم تو باشی...ارزو میکنم تو باشی و دوباره بهم بگی نفسی...البته ن دروغی...راستکیه راستکی....

دیگه نگی دوس دختر علی نامرد بودا....اون حد اقل گذاشت علی بمیره.بعد رفت سراغ یکی دیگه.... ن اینکه با یه نفر بودو و دلش با یه نفر دیگه

سهیل کاش میفهمیدی با احساسات یه دختر بازی کردن ینی زندگیشو نخ کش کردن...ینی دلشو اتیش زدن ...ینی بی اعتمادی ب همه...

علی مثه داداشم بود.....حد اقل اگه مرد بودی میبایست ب خاطر علی قلب خواهرشو نشنکنی....

دلم نمیاد بگم خدا ازت نگذره....

فک کن من چقد خرم ...چقد بیچاره م....ک هنوزم جرات نمیکنم عکستو پاره کنم بریزم دور.....خاک ب سر من ک هنوزم وقتی میبینمش اولین کاری ک باهاش میکنم میبوسمش....


سیمین بازدید : 1 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
هرشب پشت شیشه تنهاییم

چایی سرد می نوشم

گاهی هم گله مند از قندهایی که زود آب می شوند

همانند یخ روزهایم

عادت کرده ام وقتی از همان شیشه

صدبار ترانه

خش خش برگها را

می شنوم

وقتی از کران تا بیکران روزهایم

بی نور  شده

باید آرام آرام و باز آرام آرام بخندم...


تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 109
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 17
  • بازدید کلی : 543